آغوشی از مصمومیت سردخانه
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۸۶۳۱۸
ایسنا/کردستان آنژیوکت سبز بر رگ بی رمق و خالی از جریان زندگی، زیر شلاق ضربات انگشت اشارە و سبابە بە لکنت افتادە بود!.
ملافەها را بە امید بوییدن نفس های مصموم و یک در میان، بە آغوش سرد سردخانە سپردند، تا سردی های زندگی را، از رگ جانش بردارند و آرامشی کە قرار است روح های پریشان را مامنی باشد، بە ریشەهای عریان بدوانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آرامش، دلیل فقدان مسئلە و پاک شدن وقوع حادثە نیست، پژواک آیینەوار جنس گفتمان ها و انکار نکردن روش حل مسئلەاست کە افق دیدها را تعین می کند.
گاهی اوقات، یک حس درونی سندیتی بر تنهایی و درک نکردن بی سرانجامی واقعیت است، زیرا اتفاق نیفتادن دلیل بر نبود مسئلە نیست.
با گستردە شدن تفکر در سیل واژگان، موریانەهای تنهایی، روح خستە و ذهن پر آشوب لحظەهای طلایی زندگی را، تا نوک پرندەی کلمات، در بق بقوی بال زدن ها چیدە و هر روز آزوی مرگ، میوە جان انسان ها را بە باد فنا می گیرد.
جنگ اعصاب و تهدیدهای پی در پی، ترور شخصیتی و یورش کلمات رکیک گنجینەی احساس را لبریز می کند!
پارسا ۱۸سالە می گوید:" رگ مچم را زدم، از بس کە برای تراز پایین کنکور تحقیر شدم".
الهە ۱۷ سالە می گوید: " وقتی فهمیدم با دوستم ازدواج کردە، راهی بە جز خودکشی برایم نماندە بود".
سعادت مادر دو فرزند:" درد مستاجری از یک طرف و خیانت همسرم از طرف دیگر ، نداشتن پشتیبان مالی و عاطفی، بە خودکشی وادارم کرد".
محمود ۳۴ سالە دارای یک فرزند، مدت ها بود کە ساکت و مبهوت بە نقطەای خیرە می شد، کاملا مشخص بود می خواهد تصمیمی جدی بگیرد، در نامەای کە از جیب پیراهنش پیدا کردند نوشتە بود، "خوشحالم کە دیگر شرمندەی روز تولدت نمی شوم" .
لبەی لغزان تنهایی و تیزی کلمات، تا چە اندازە می تواند روح انسان را جریحە دار کند کە تصمیم خاتمە دادن بە زندگی در ذهن یک انسان شکل بگیرد!؟
روانکاوان بر این باورند کە خودکشی امری آنی و لحظەای نیست، بلکە ریشە در کودکی و حتی در جنینی دارد؛ نوزادی کە از یک مادر پریشان و آزردە تغذیە می شود چگونە می تواند با دنیای اطراف خود مهربان و با روح خود در آشتی باشد؟
نوزاد از دنیای امن و آرام و بستە بطن مادر، بە دنیای پر هیاهو و استرس زایِ واقعیت قدم می گذارد بی آن کە برنامەریزی و آموزش و مهارتی برای پرورش کودک پروری دیدە باشیم!
"ادوین اشنایدمن"، در کتاب "ذهن خودکشی" می گوید: «همان طور کە بسیاری از علایق و بیماری ها از طریق ژنتیک و وراثت قابل انتقال است، بخشی از شخصیت ما بە خود کشی و مرگ علاقەمند است، ذهن خودکشی گرا ذهنی است کە مرگ را از زندگی لذت بخش تر جلوە می دهد. این افراد هیجان گرا خواهان آزمایش های خطرناکند و خودکشی را بە مرحلە اجرا می گذارند، چە بسا برای جلب توجە خودکشی کنند، ولی در طلەی مرگ گرفتار شوند!».
وقتی با افرادی کە خودکشی کردەاند صحبت می کنیم، بخش عمدەای از مشکلات را بە خانوادە و ساختار اشتباه و سختگیرانه در خانوادە برمی گردانند.
دکتر انور نویدیان، متخصص روانشناسی تربیتی در رابطه با مسئله خودکشی به ایسنا می گوید:" خودکشی بە چند دستە تقسیم می شود کە مهم ترین آن ساختار خانوادە و سیستم تربیت دیکتاتوری است کە بە خود کشی می انجامد.
وی افزود: در خانوادەای کە توان تحلیل و مهارت حل مسئلە وجود ندارند، از روی عشیرەگری و تعصبات فکری و اجتماعی و فرهنگی اقدام بە حل مسئلە می کنند، کە راە حل ها تک بُعدی و دور از دسترس بە نظر می رسد.
این روانشناس می گوید: اما در خانوادەهای مقتدر و دموکراتیک، مسئلە بە سادەترین روش حل می شود، چون مدام در خانوادە تکرار شدە کە " هیچ مشکلی بدون راه چارە نیست" با مرور مسئلە خود بە خود از سنگینی و غیر قابل هضم بودن مسئلە کاستە می شود و روش های حل مسئلە بە بیش از چند انتخاب می رسد.
به عقیده وی، مشورت و کمک گرفتن از مشاوران خانوادە، اورژانس اجتماعی و تحلیل گوفتمان صحیح، بە مهارت حل مسئلە دست می یابند.
دکتر نویدیان می گوید: خودکشی در افراد متفاوت است، دلایلی چون "مشکلات روانی، افسردگی و مریضی ذهن خودکشی گرا را بە سوی خودکشی سوق می دهد.
وی ادامه می دهد: افرادی کە با کلام اعلام بە خودکشی می کنند را باید جدی گرفت! ابراز کلام خود کشی شوخی بردار نیست.
نویدیان می گوید: در نوجوانان و جوانان خودکشی بە صورت احساسی و کوتاە مدت و آنی، بدون ساختار شناختی تحلیل و بیشتر بە صورت جرقەای روی می دهد. در مردان خودکشی بە صورت جدی از روی تحلیل و ساختار شناختی و بررسی همە جوانب مسئلە و برنامەریزی روی می دهد و بیشتر بە مرگ منجر می شود.در زنان بیشتر بە صورت نمادین و برای جلب توجە صورت می گیرد و اکثرا بە مرگ نمی انجامد.
او می افزاید: خودکشی روشن فکری مابانە و خودکشی سیاسی در جوامع پیشرفتە بیشتر دیدە می شود کە فرد بە پوچی و نهیلیسم می رسد و همەی زندگی و دنیا را یک علامت سئوال بی جواب می بیند.
به گفته این روانشناس، دلیل عمدە خودکشی، فرهنگ غلط حاکم بر جامعە، بی کاری، اقتصاد فلج، امنیت شغلی و ذهن خودکشی گراست.
او می گوید: راهکار برای مهار این قطار افسار گسیختە، آگاە سازی جمعی، مهارت آموزی است. تنها نهادی کە می تواند بسیار مفید باشد نهاد آموزش است که باید بە طور جدی اقدام بە آموزش زن و مرد کند. بە دختران و پسران آموزش فرزند پروری مقتدرانە و اصولی دادە شود و بە اندازەای کە در توان تربیت و هزینە، اقدام بە فرزند آوری کنند".
سئوال های بی جواب فوج فوج آسمان اندیشەرا می پیماید و شاە کلید حل معما در جیب فرهنگ غالب بر جامعە سنگینی می کند!
پرتو افشانی هر روزەی خورشید، دلیل رویش امید، بر تارک اندیشەی تاریخِ زندگانی و دوام ماست.
بیندیشیم بە دستان گرمی کە در انتظار سلامی بە پیشواز کلاە و دو تایی کمر می روند، تا اشتیاق دو فنجان چایی را بە سینەی عصرانەی گفتمانی از سر زوق بزنند و در بیتوتەی لحظەهای ماندن و رفتن، بە دیدار دوستی از دیار یادگار روزهای نیامدە برویم و حالی خوش داریم ز اندوە زمانە بسان کودکی هایمان کە خندە عضوی جدایی ناپذیر خالە بازی ها دکتر بازی هایمان بود و چە خوش می درخشیدیم بر چادر نماز مادر بزرگ در هوایی کە مصموم بە عصر دیجیتال نبود و جیب هایمان از کرک پیچیدە بە نخود کشمش داستان های فصل زرد بود..
اثری از دَو دَو زدن های نا آرام چشمان میشی رنگش نبود.
صدای بی وقفەی مانیتور و نغمەی طلمبەی آمبو روی دهان، توان زانوان ماندن گرفتەبود!
چە اتفاقی این اسطورە استقامت و فرهنگ لغت شیرین سخن را بە این روز راە دادەاست!؟
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی پیشگیری از خودکشی ذهن خودکشی حل مسئلە بە صورت بە خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۸۶۳۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احساس بیپناهی میان پزشکان جوان
به گزارش «تابناک» به نقل از خبرآنلاین سال جدید برای جامعه پزشکی خوب شروع نشد، همان اوایل سال بود که خبر رسید یک پزشک دست به خودکشی زده است، از این حادثه چیزی نگذشته بود که خبر خودکشی پزشک بعدی هم منتشر شد، خودکشی پزشکان و کادر درمان در سالهای اخیر پرتکرار شده و بهنظر میرسد اگر تصمیمهای جدی درباره آن گرفته نشود عاقبت عجیبی در انتظار است.
هر موقع درباره خودکشی یا افکار خودکشی صحبت میشود یکی از متهمهای اصلی وضعیت روحی و اختلالهای روانی است، اما دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت درباره آن میگوید: «خودکشی پزشکان جوان معمولاً ربطی به بیماری های روحی و روانی حاد ندارد، برای اینکه اگر پزشکی تا این حد دچار اختلالات روحی و روانی باشد نمیتواند تا روز قبل از اقدام به خودکشی، در مراکز درمانی پزشکی کند.»
هومان سبطی، در این گفتوگو با خبرآنلاین از دلایل بیانگیزه شدن پزشکان جوان و شرایطی که اقدام به خودکشی را برای آنها تسهیل میکند میگوید. متن کامل این گفتوگو در ادمه آمده است.
*این روزها درباره خودکشی پزشکان خبرهای زیادی شنیده میشود، نظرتان درباره این وضعیت چیست؟
میزان خودکشی میان پزشکان جوان در کشور ما از میانگین جهانی بیشتر است، در مقایسه با کشور خودمان هم وضعیت صعودی پیدا کرده و زنگ خطر را به صدا درآورده است.
*هر موقع درباره خودکشی صحبت میشود بلافاصله پای مسائل روحی به میان باز میشود، درباره پزشکان هم همین است؟
خودکشی پزشکان جوان معمولاً ربطی به بیماری های روحی و روانی حاد ندارد، برای اینکه اگر پزشکی تا این حد دچار اختلالات روحی و روانی باشد نمیتواند تا روز قبل از اقدام به خودکشی، در مراکز درمانی پزشکی کند.
*پس بهنظرتان دلیل اقدام به خودکشی آنها چیست؟
بهنظر میرسد در حل تعارضهایی که این گروه با آن مواجه هستند، مکانیسم جایگزین دیگر جوابگو نیست، یعنی یک پزشک جوان آنقدر پلهای پشتسر خودش را برای اینکه به رزیدنتی یا اینکه به پزشکی دوران طرح برسد خراب کرده که وقتی به پشت سر خود نگاه میکند میبیند هیچ امکان برگشت و تغییر مسیر ندارد( بر خلاف سایر رشته ها) و شرایط فعلیای که دارد بهقدری غیرانسانی و غیرقابل تحمل است که متاسفانه ترجیح میدهد خودکشی کند.
*شما میگویید شرایط پزشکان جوان، چه در دوره دستیاری و چه در دوره طرح غیرانسانی و غیر قابل تحمل است، مگر چه شرایطی بر آنها حاکم میشود؟
ما میتوانیم شرایط را به دو دسته تقسیم کنیم، یکسری دلایل درونزاد است، یعنی به سیستم بهداشتی و درمانی، روابط کاری و تعارض منافع مربوط میشود. قسمت دوم دلایل برونزاد هستند و به تعامل کادر درمان بهویژه پزشکان با سایر اقشار جامعه و البته لایههای قدرت و ثروت برمیگردد.
*اگر موافق باشید از شرایط درونزاد شروع کنیم، دقیقا منظورتان چیست؟
دلایل درونزاد به این معنا که خود پزشکان آنطورکه باید مراقب یکدیگر نیستند، مثلا یک پزشکی که دارای درآمد بالایی دارد خیلی مواقع پزشکان جوان را به شکل جانشینان خودش میبیند، به آنها پر و بال میدهد، حتی در مطب خودش امکان طباطب به آنها میدهد، اما نقطه مقابل این هم وجود دارد، یعنی پزشکانی هستند که به پزشک جوان بهچشم رقیب نگاه میکنند و از قدرت خودشان به عنوان استاد سوءاستفاده میکنند گویی که میخواهند آنها را تحقیر یا تنبیه کنند، چنین وضعیتی یک پزشک جوان را خرد میکند. این نوع برخورد میان دستیاران سال بالا و پایین هم بسیار گزارش شده است.
اگر وزارت بهداشت و دانشگاههای تابع آن، معتقد هستند که در دوره دستیاری فقط به پزشکان رزیدنت آموزش میدهند بنابراین رزیدنتها باید فقط در حد آموزش کار کنند، در این صورت کشیکهای شب باید توسط پزشکان استخدام شده بیمارستانها انجام شود و دستیاران کنار آنها باشند برای یادگیری نه بیشتر، اما واقعیت جاری این نیست، یعنی همه بار بیمارستان از غروب تا صبح روز بعد به عهده رزیدنتها است. پس اگر رزیدنتها درحال کار کردن و خدمتگزاری و کسب درآمد برای بیمارستان هستند باید بیمه شوند و بهدنبال آن از حقوقی درخور برخوردار شوند. حقوق رزیدنتها به حدی ناچیز است که از گفتن آن خجالت میکشند، بنابراین این وضعیت دستیاران مانند همان مثل یک بام و دو هوا است، نه میدانند آموزشی هستند و نه میدانند یک نیروی کار هستند.
گاهی تفاوت ایدئولوژی میان پزشک جوان و پزشکانی که بهعنوان استاد در سیستم بهداشت و درمان وجود دارند دیده میشود، این سهمیههای رنگارنگی که با آن از گروههای فکری مختلف وارد دانشگاه میشوند سبب شده برخی دانشجویان از برخی دیگر جدا شوند و در ذهن خود مرزبندی هایی داشته باشند و این به هر دو گروه آسیب میرساند.
*از پزشکان برای دوره دستیاری تعهد یا ضمانتنامه میگیرند، چرا؟
بله، از دستیاران برای دوره تحصیل تعهدها و ضمانتهای مالی گرفته میشود، به این اعتبار که به آنها میگویند بهازای آموزشهایی که سیستم پزشکی کشور به شما میدهد بعد از پایان تحصیل در مناطقی که ما برای شما مشخص میکنیم به عنوان پزشک طرح باید ارائه خدمت بدهید، و این تعهدهای مالی ضمانت ارائه خدمت است، ضمن اینکه اصل این اقدام را باید یکبار بررسی حقوقی کرد که آیا اساسا درست است یا خیر، این تعهدهای مالی را طوری تنظیم میکنند که اگر یک پزشک حین تحصیل به هر دلیلی فوت کند این تعهدهای مالی به گردن ضامنان او باقی میماند و وزارت بهداشت میتواند آن را از ضامن پزشک فوت شده بگیرد، بنابراین تصور کنید این وضعیت چه فشار روحی برای دستیاران ایجاد میکند.
وقتی پزشکی فارغالتحصیل میشود اگر به هر دلیلی نتواند وارد دوره طرح شود، یعنی اگر بگوید پدر و مادرم هر دو امسال فوت کردهاند و شش ماه یا یکسال وضع روحی مناسبی ندارم و نمیتوانم وارد دوره طرح شوم، گاهی بدون ملاحظه وثیقه او را به واحد حقوقی وزارت بهداشت ارجاع می دهند؛ این شدت برخورد در مقابل پزشکانِ جوان یک احساس بیپناهی به آنها میدهد.
*به عامل دوم برسیم، درباره شرایط برونزا که سبب ایجاد مشکلاتی برای پزشکان شده است، بگویید.
جامعه را نسبت به پزشکان بیمعرفت کردهایم، نمیخواهم این را به گردن مردم بیندازم اما الان مردم در خودکشی پزشکان نقش دارند، مردم هم از پزشکان انتظار بالایی دارند و هم سعی میکنند آنها را بهحساب نیاورند، تمام مشکلات سیستم بیمه و سیستم بهداشت و درمان کشور را به همین سربازان خط مقدم که پزشکان هستند نسبت میدهند و با آنها بدخلقی و بیمعرفتی میکنند، درحالی که مردم ما باید بدانند از نظر دسترسی به امکانات پزشکی در بهشت پزشکی جهان زندگی میکنند.
مردم برای یک آنفلوآنزای ساده در کشوری مانند آمریکا یا نروژ اصلا به این آسانی به پزشک دسترسی ندارند و بهای یک معاینه و تجویز ساده هم بسیار به نسبت درآمد سرانه بیشتر از ایران است. در ایران این دسترسی بسیار ساده است، مردم باید آنجا را ببینند تا متوجه شوند دسترسی به پزشک در ایران مانند بهشت است. البته در خیلی از موارد ما میتوانیم بهتر باشیم اما این مسائل اصلا به پزشک ربطی ندارد، بیمه گاهی پول بیمارستانها را نمیدهد و بیمارستانها هم نمیتوانند امکانات لازم را فراهم کنند، اما مردم همه اینها را به گردن پزشک یا پرستار یا دندانپزشک جوان و نخبه کشور میاندازند.
از طرفی جو رسانهای علیه پزشکان زیاد است، یکی دو کمدین معروف و دوستداشتنی کشور هستند که وقتی به موضوع پزشکی میرسند آنچنان پزشکان را به باد انتقاد میگیرند که من فکر میکنم ضربه زیادی میزنند. پزشکان برای چند گروه در جامعه استرسزا هستند، یکی از این گروهها هنرمندان هستند، آنها دوست دارند همیشه در مرکز توجه جمع باشند و گاهی پزشکان برای آنها مانع هستند. سیاستمداران نباید اجازه میدادند از پزشک یک آدم سودجود، بیقید، زیرمیزی بگیر و بی درد تصویرسازی شود تا در واقعیت یک فرد برای سرماخوردگی یک پزشک را زیر باد کتک نگیرد.